صفحه رسمی مای درس

اطلاع از آخرین تغییرات، جوایز و مسابقات مای درس
دنبال کردن
2 سال قبل
0

مسیر تاریخی اقتصاد ایران:

دوران باستان:

ایران جایگاه ویژه ای در اقتصاد جهان داشته است.

1) به دلیل وسعت و پهناوری جغرافیایی، برخورداری از منابع طبیعی و قرار گرفتن در چهار راه بین المللی

2) وجود حکومت ها و سلسله های بزرگ، لشکرکشی ها و جنگ ها، پهناوری مرزهای ایران باستان، جادۀ ابریشم و تجارت با چین و امپراتوری روم از اهمیت و بزرگی اقتصاد ایران در آن دوران حکایت می کند.

دوران اسلامي:

جلوه هایی از پیشرفت اندیشۀ اقتصادی، تأمین مالی مراکز علمی، عمران و آبادانی، تجهیز زیرساخت ها و موقوفات را می توان در اقتصاد ایران و جهان اسلام مشاهده کرد.

احکام اقتصادی اسلام پایه قواعد و مقررات اقتصادهای موفق آسیای میانه ،آسیای غربی و جنوب غربی، شمال آفریقا و حتی جنوب اروپا قرار گرفت. به عنوان مثال، در موقعیتی که در اروپا ،بربریت حاکم بود و زنان حتی حق مالکیت نیز نداشتند، وقف نامه های باقی مانده از زنان مسلمان ایرانی، حجم عظیمی از مالکیت و سرمایه گذاری و مشارکت آنها را در تولید نشان می دهد.

صفويه:

1- در نیمۀ اول حکومت صفویه علاوه بر یکپارچگی سیاسی، اقتصاد یکپارچه و مستقلی شکل گرفت که با سایر لایه های دینی، اجتماعی و فرهنگی کشور هماهنگی داشت. رونق و آبادانی اقتصاد ایران تا اواسط حکومت صفویه در زیر بناها و عمران بندرها، بازارها، مدارس علمی ، کاروانسراها، مساجد باقیمانده و فعالیت های خیریه ها قابل درک است.

2- در دورۀ پایانی حکومت صفویه اقتصاد ایران به تدریج رو به ضعف نهاد. حاکمان وقت از موقعیت

جهان و وظایف خطیر تاریخی خود تصور درستی نداشتندبه همین دلیل نتوانستند با انتخاب روش درست و بهره برداری از اوضاع خاص آن زمان، جریان پیشرفت و نوسازی را آغاز کنند. این وضعیت با تغییر و تحول سریع در اروپا و شکل گیری قدرت های بزرگ در آن قاره مصادف بود. دولت های اروپایی با تجهیز ناوگان خود به رقابت شدید نظامی و تجاری با یکدیگر و استعمار کشور های دیگر پرداختند. این رقابت و همچنین استعمار کشورهای دیگر، موجب تسریع جریان توسعۀ این کشورها شد.

قاجار:

در دوران قاجار، بی کفایتی و عیاشی حاکمان به اوج خودرسید و ایران فرصت طلایی خود را برای جبران کاستی ها، از دست داد. تلاش حاکمان صرف تحکیم پایه های حکومت خود، افزودن بر خزانه از طریق غارت دسترنج مردم، اعطای امتیازات به وابستگان و خادمان خود ،تأمین هزینه های گزاف دربار، سفرهای خارجی و تجملات می شد.

پهلوی:

 روند افول اقتصاد ایران با حکومت رضاخان و تشکیل سلسله پهلوی ادامه یافت.

1- ویژگی عمدۀ این دوره، جدا شدن اقتصاد ایران از ابعاد هویتی، فرهنگی، اجتماعی، تاریخی و دینی خود بود.

2- اقتصاد ایران به جای تکیه بر پایه های بومی و درون زای داخلی و ملی خود، به بیرون از مرزها و قدرت های بزرگ متکی شد.

3- اقداماتی که هم انجام شد نتوانست اقتصاد ایران را از ضعف ساختاری و هویتی برهاند.

4- اقدامات حکومت پهلوی بربیماری های اقتصاد ایران افزود.

5- نوسازی و توسعۀ ایران در این زمان به صورتی ظاهری و سطحی و با صنایع مونتاژ انجام می شد و درآمدهای نفتی هم با تبدیل ایران به بازار مصرفی کالاهای کشورهای صنعتی و غفلت از اقتصاد مردمی، بر مشکلات اقتصاد ایران افزود.

انقلاب اسلامی:

مردم روی پای خودشان ایستادند و خواستار استقلال و آزادی کشورشان شدند. خواست مردم در قانون اساسی کشور تجلی یافت. در بخش اقتصادی قانون اساسی، بر اقتصاد مردمی، نفی سلطۀ بیگانگان و استقلال اقتصادی ،حقوق اقتصادی شهروندان و عدالت اقتصادی تأکید شده است. برای عبور از مشکلات اقتصادی و آسیب هایی که در دوران کنونی، اقتصاد ملی ما را تهدید می کند مقاوم سازی اقتصاد و مصونیت بخشی به آن در برابر فشارها و تکانه های خارجی، ضروری است.


سایر مباحث این فصل